به گزارش گذر اقتصاد، مسئله قیمت بنزین از دیرباز یکی از حساسترین موضوعات اقتصادی در کشور ما بهشمار میآید. در سالهای اخیر، با افزایش هزینههای تولید بنزین تحت تأثیر تحریمها، کاهش ارزش پول ملی و تغییرات ساختاری در سیستم یارانهای، اختلاف بین هزینه واقعی تولید بنزین و قیمت نهایی فروش به مصرفکننده به یکی از دغدغههای اصلی اقتصادی تبدیل شده است. از یک سو، قیمت بنزین به عنوان یکی از کالاهای استراتژیک، تأثیر مستقیمی بر تمامی جوانب اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی دارد و از سوی دیگر، سیاستهای یارانهای و قیمتهای فروش نهایی، جایگاه ویژهای در معادلات اقتصادی کشورها دارد. در این گزارش سعی شده با استناد به اظهارات کارشناسان اقتصادی به بررسی ابعاد مختلف اختلاف میان قیمت تمامشده بنزین تولیدی برای دولت و قیمت نهایی عرضه به مصرفکننده و مقایسه تجربههای کشورهای صنعتی و کشورهای عربی پرداخته شود.
موضوع قیمت بنزین در ایران همواره از مباحث داغ اقتصادی به شمار میآید. افزایش تورم، کاهش قدرت خرید، تحریمهای بینالمللی و تغییرات ناگهانی در عرضه و تقاضا، همگی عواملی هستند که بر قیمت نهایی بنزین تأثیر میگذارند. به گفته عارف مشاور، رئیسجمهور «طبق قانون، میزان مصرف بنزین ۱۰۰ میلیون لیتر در روز بوده، اما در برخی از دورههای سال به ۱۳۱ میلیون لیتر رسیده است. همچنین قیمت تمامشده هر لیتر بنزین برای دولت تنها ۵۰ سنت (معادل تقریبی ۴۵٫۰۰۰ تومان) است، در حالی که بنزین با قیمت ۱۵۰۰ تومان و ۳۰۰۰ تومان به مردم عرضه میشود.» این نقل قول بهوضوح نشان میدهد که طبق گفته عارف، اختلاف قابل توجهی میان هزینههای واقعی تولید و قیمت نهایی بنزین وجود دارد.
این درحالی است که در برنامه گفتگو، کارشناس اقتصادی، همت قلی زاده با استناد به اسناد رسمی منتشر شده توسط پالایشگاه اراک(مربوط به سال ۱۴۰۰) اعلام کرد که قیمت تمامشده بنزین تولیدی برای دولت به ۸۲۵ تومان در هر لیتر است. این رقم نشاندهنده هزینههای واقعی مرتبط با استخراج، پالایش، توزیع و هزینههای پنهان مربوط به فرآیند تولید بنزین میباشد. این اختلاف دو و یا چند برابری میان قیمت تمامشده و قیمت فروش نهایی، مسئلهای است که همواره مورد نقد کارشناسان اقتصادی و مسئولین قرار گرفته و موجب بروز سؤالات متعددی شده است. از این رو، تحلیل دقیق این موضوع از زوایای مختلف، ضروری به نظر میرسد.
بررسی ابعاد تفاوت دو اظهار نظر راجع به قیمت واقعی تولید بنزین
۵۰ سنت معادل نیمی از یک دلار است و با توجه به نرخ دلار ۹۰,۰۰۰ تومانی ؛ نیمی از آن برابر با ۴۵۰۰۰ تومان میشود.
بنابراین، اگر ادعای ارائهشده صحیح باشد، هزینه واقعی هر لیتر بنزین برای دولت باید در حدود ۴۵٫۰۰۰ تومان باشد؛ در حالی که با استناد به اسناد رسمی منتشر شده توسط پالایشگاه اراک هزینه تولید ۸۲۵ تومان است. این اختلاف، به معنای تفاوتی درحدود ۵۵ برابر است. حال کدام ادعا درست است و کدام یک غلط؟ آیا آمار اشتباه به مشاور محترم ریاست جمهور ارائه شده یا نیت، توجیه افزایش ناگهانی قیمت بنزین است.
واکنشها و نظرات کاربران شبکههای اجتماعی و رسانه ها
با بررسی نظرات کاربران و کارشناسان اقتصادی مستقل منتشرشده در شبکههای اجتماعی و خبرگزاریهای معتبر نشان میدهد که ارقام ارائهشده توسط عارف مورد تایید برخی و نقد شدید برخی دیگر قرار گرفته است. یک گروه به هزینه های پایین تولید و دیگری به اختلاف بزرگ قیمت تولید و فروش نهایی بنزین اشاره دارند.
نظرات کاربران و کارشناسان اقتصادی مستقل
انتقاد از انحراف آمار: کاربران به صراحت اعلام کردهاند که اعلام ارقامی مانند ۵۰ سنت برای تولید بنزین، نادرست و گمراهکننده است.
شکاف شفافیت: بسیاری از کاربران اظهار داشتهاند که نبود شفافیت در ارائه ارقام واقعی و عدم ارائه دادههای مستند و دقیق، موجبات افزایش شکاف بین مسئولین و مردم را فراهم میکند. آنان معتقدند که ارائه آمار دقیق میتواند اعتماد عمومی را افزایش دهد.
عدم شفافیت و همخوانی ارقام: عدم شفافیت در محاسبه هزینههای تولید و سوءتخصیص بودجه موجب عدم شفافیت و همخوان نبودن قیمت تولیدی بنزین توسط دولت و پالایشگاهاست.
تأثیر بر سیاستهای یارانهای:برخی از گزارشها اشاره کردهاند که این گونه آمار میتواند توجیهی برای ادامه سیاستهای یارانهای نادرست باشد؛ چرا که با ارائه ارقام کمتر از واقعیت، اختلاف کسری بودجه به نحوی به عهده مردم گذاشته میشود.
تاکید بر تأثیر تحریمها:عدهای معتقدند که تحریمهای بینالمللی و کاهش ارزش نفت خام موجب افزایش هزینههای واردات تجهیزات و فناوریهای مورد نیاز در پالایشگاهها شده و در نتیجه ارقام ارائهشده عارف درباره قیمت تمامشده بنزین قابل قبول به نظر میرسد.
نقدهای مرتبط با آمار مصرف: برخی کاربران به افزایش ناگهانی مصرف بنزین از ۱۰۰ میلیون لیتر به ۱۳۱ میلیون لیتر اشاره کرده و معتقدند که این افزایش ممکن است نتیجه خطاهای آماری یا قاچاق تشکیلاتی سوخت باشد.
نظرات خبرگزاریها و تحلیلگران اقتصادی: در گزارشهای منتشرشده از سوی خبرگزاریهایی ایرنا، مهر و تسنیم و… برخی تحلیلگران اقتصادی معتقدند که سیاستهای یارانهای بهمنظور حمایت از اقشار آسیبپذیر، با ایجاد اختلاف بین هزینه واقعی تولید و قیمت نهایی، بار مالی زیادی را بر دوش دولت گذاشته است.
اما برخی دیگر از تحلیلگران، به ویژه در برنامههای تحلیلی یوتیوب و سایر رسانه های اجتماعی، اشاره کردهاند که در شرایط تحریمهای بینالمللی، ارقام هزینههای تولید ممکن است تا حدودی قابل توجیه باشند؛ اما سیاستهای تسعیری که باعث برداشت کسری از جیب مردم میشود، از دیدگاه عدالت اجتماعی و پایداری اقتصادی مشکلزا است.
اهمیت شفافیت و پاسخگویی: در هر دو سوی نظرات، تاکید بر لزوم شفافسازی ارقام و ارائه دادههای دقیق از سوی مسئولین اقتصادی وجود دارد. تحلیلگران موافق دولت بر این باورند که تنها با ارائه گزارشهای مستند و شفاف میتوان اختلافهای موجود را برطرف و اعتماد عمومی را جلب کرد.
در مقابل، برخی از کاربران شبکههای اجتماعی انتقاد کردهاند که عدم شفافیت فعلی و اعلام آماره اشتباه، باعث افزایش شکاف بین سیاستگذاران و مردم شده است.
اثرات افزایش قیمت بنزین بر تورم و قیمت کالاها
افزایش قیمت بنزین به دلیل ارتباط مستقیم آن با هزینههای حمل و نقل و تولید، تأثیر بسزایی بر تورم دارد. از آنجا که بنزین یکی از اجزای اصلی هزینههای تولید در صنایع مختلف محسوب میشود، هرگونه افزایش در قیمت آن به طور غیرمستقیم موجب افزایش قیمت کالاها و خدمات میگردد. در نتیجه، تورم نهایی در اقتصاد تشدید شده و قدرت خرید مردم به شدت تحت تأثیر قرار میگیرد.
پیامدهای اجتماعی و معیشتی افزایش قیمت بنزین بر خانوارها
در شرایطی که اقتصاد کشور با افزایش تورم، کاهش ارزش پول و کاهش درآمدهای واقعی مواجه است، هرگونه افزایش قیمت کالاهای استراتژیک مانند بنزین میتواند عواقب جدی معیشتی برای خانوارها به همراه داشته باشد، مانند، کاهش توان خرید، کاهش سطح مصرف کالاهای اساسی و افزایش نرخ فقر خواهد شد.
ازطرفی سیاست ارائه یارانه به مردم جهت جبران افزایش قیمت حامل های انرژی، قیمت نان و مایحتاج های ضروری مردم، دارو ، خدمات پزشکی و… در اداوار گذشته(دولت های قبل) به هیچ عنوان کمکی به مردم نکرده، مضاف برآنکه موجب حذف طبقه متوسط و افزایش تعداد خانوارهای زیر خط فقر و حتی زیر خط بقا شده است(مبلغ اعلامی خط فقر تقسیم بر دو مساوی خط بقا یعنی خط فقر را اگر ۳۰ میلیون تومان در نظر بگیریم خط بقا ۱۵ میلیون تومان می شود).
مقایسه قیمت بنزین در کشورهای صنعتی از منظر معیشت و رفاه
در کشورهای صنعتی مانند ایالات متحده، آلمان، فرانسه و بریتانیا، قیمت بنزین در بازار به طور کلی بسیار بالاتر از ایران است. اما در عین حال، قدرت خرید و سطح درآمد مردم در این کشورها به گونهای است که هزینههای بالای سوخت نسبت به درآمد متوسط، بار مالی سنگینی محسوب نمیشود. علاوه بر این، سیاستهای حمایتی و نظامهای رفاهی پیشرفته موجب شدهاند که افزایش قیمت سوخت تأثیر چندانی بر سطح زندگی مردم نداشته باشد.
قیمت بنزین در آمریکا:
در ایالات متحده، قیمت بنزین در سال۲۰۲۴ و ۲۰۲۵در محدوده ۶۸سنت تا ۱ دلار به ازای هر لیتر قرار دارد. اگرچه در برخی مناطق این قیمتها ممکن است کمتر باشد، اما میانگین درآمد در آمریکا و سطح زندگی نسبتاً بالا، این هزینه را کمتر نسبت به درآمد خانوارها به بار میآورد. میانگین درآمد مشاغل مختلف در امریکا از ۳ تا ۴هزار دلار به بالا است و دسترسی به اعتبارات و سیستمهای حمایتی موجب شدهاند که میزان هزینه حامل های انرژی در حقوق یک فرد نسبت به سطح زندگی او، قابل تحمل باشد.
قیمت بنزین در اروپا:
در کشورهای اروپایی مانند آلمان، فرانسه و بریتانیا، قیمت بنزین به دلیل سطح بالای مالیاتها و سیاستهای زیستمحیطی، معمولاً بالاتر از ۷۰ سنت تا ۱٫۵ دلار به ازای هر لیتر است. در این کشورها، علیرغم هزینههای بالاتر سوخت، نظامهای رفاهی پیشرفته، حقوق بالای مشاغل برای افراد و سیستمهای حمایتی قوی، هزینه سوخت را در چارچوبی منطقی قرار دادهاند. به عبارت دیگر، نسبت هزینه بنزین به درآمدهای متوسط در این کشورها، در مقایسه با ایران، به شکلی بهینه تنظیم شده و پوششهای اجتماعی سطح بالا، اثرات منفی این افزایش را کاهش دادهاند.
مقایسه قیمت بنزین در کشورهای عربی از منظر معیشت و رفاه
در کشورهای عربی، به ویژه آن دسته از کشورهایی که دارای منابع نفتی غنی هستند، سیاستهای یارانهای در زمینه بنزین بسیار متفاوت از کشورهای صنعتی است. به طور معمول، دولتهای این کشورها به دلیل دسترسی به منابع نفتی فراوان، بنزین را با قیمتهای بسیار پایین عرضه میکنند تا از یک سو رفاه عمومی را تأمین و از سوی دیگر رقابت اقتصادی داخلی را تسهیل نمایند. در این بین، حمایتهای مستقیم دولتی و یارانههای گسترده، تضمین میکند که افزایش قیمت سوخت تأثیر چندانی بر معیشت مردم نداشته باشد.
نسبت هزینه سوخت به درآمد در ایران:
در ایران که درآمدهای خانوارها تحت تأثیر تورم و کاهش ارزش پول قرار گرفته است، افزایش هر واحد قیمتی بنزین میتواند بار مالی سنگینتری را ایجاد کند. این موضوع به ویژه در میان اقشار آسیبپذیر که بخش عمدهای از درآمد خود را صرف سوخت و کالاهای اساسی میکنند، بسیار محسوس است.از این رو، مقایسه بینالمللی نشان میدهد که بهرغم اختلافات ظاهری در قیمتهای اسمی بنزین، نسبت هزینه سوخت به درآمد و سطح پوششهای اجتماعی، شاخص مهمی برای سنجش تأثیر نهایی افزایش قیمت بر زندگی افراد محسوب میشود.
درسهای قابل برداشت برای ایران
با توجه به تجربه کشورهای صنعتی و عربی، ایران میبایست در تدوین سیاستهای قیمتگذاری بنزین از رویکردی چند بعدی استفاده کند. در حالی که افزایش قیمت بنزین از منظر تأمین مالی دولت و کاهش کسریهای یارانهای ممکن است لازم و ضروری به نظر برسد، اما از سوی دیگر، بدون اجرای طرحهای حمایتی مناسب و اصلاح ساختار حقوق و دستمزد کارگران و کارمندان، تورم افسار گسیخته و ناتوانی دولت در کنترل و مهار تورم و افزایش لحظه ای قیمت ارز و طلا در بازار، افزایش نرخ بنزین و حامل های انرژی میتواند به بروز بحرانهای معیشتی و نارضایتیهای عمومی اجتماعی بینجامد.
جمعبندی نهایی
موضوع قیمت بنزین در کشور، به عنوان یکی از اصلیترین عوامل تأثیرگذار بر اقتصاد و معیشت مردم، نیازمند شفافیت و دقت بالایی در ارائه آمار و دادههای مرتبط است. همگامسازی با تجارب بینالمللی و بررسی و بهرهگیری از تجربیات کشورهای صنعتی و نفتخیز میتواند در تدوین سیاستهای صحیح و شفاف در حوزه قیمتگذاری بنزین نقش مهمی ایفا کند.
تجربه کشورهای صنعتی نشان میدهد که سیستمهای حمایتی و حقوق بالاتر، افزایش قیمت بنزین را تا حد زیادی قابل تحمل میکند؛ در حالی که در کشورهای دارای درآمد سرانه پایینتر و نظامهای یارانهای ناکافی، اعمال افزایش قیمت ممکن است به بحرانهای اجتماعی و اقتصادی منجر شود.
در پایان، تأکید میشود مسئولین با ارائه شفاف اطلاعات واقعی و ارائه تمام واقعیت به مردم و برگزاری نشستهای مشورتی با حضور کارشناسان اقتصادی، فضای اعتماد عمومی را تقویت کنند.