به گزارش خبرنگار گذراقتصاد؛در ماههای اخیر، نوسانات شدید نرخ ارز و افزایش قیمت دلار به یکی از چالشهای اصلی اقتصاد ایران تبدیلشده است. این گزارش به بررسی علل این سیاست، پیامدهای آن، و راهکارهای ممکن برای بهبود وضعیت کنونی میپردازد.
بررسی علل حذف دلار نیمایی
حذف دلار نیمایی بهعنوان یکی از سیاستهای اصلی بانک مرکزی در ماههای اخیر مطرحشده است. دلایل اصلی این تصمیم عبارتاند از:
کاهش فشار بر ذخایر ارزی: بانک مرکزی باهدف کاهش فشار بر ذخایر ارزی خود، تصمیم به حذف دلار نیمایی گرفت. این سیاست با این استدلال همراه بود که با حذف نرخ ارز ترجیحی، میتوان از خروج بیرویه ارز جلوگیری کرد.
یکسانسازی نرخ ارز: یکی از اهداف این سیاست، یکسانسازی نرخ ارز و کاهش شکاف بین نرخ رسمی و نرخ آزاد بود. بااینحال، این سیاست بهجای کاهش شکاف، به افزایش نرخ ارز در بازار آزاد منجر شد.
به نظر میرسد بانک مرکزی بدون ایجاد زیرساختهای لازم و بدون در نظر گرفتن تأثیرات روانی این تصمیم بر بازار، اقدام به حذف دلار نیمایی کرده است. این موضوع باعث تشدید انتظارات تورمی و افزایش تقاضا برای دلار در بازار آزاد شد.
تحلیل سیاست بانک مرکزی و پیامدهای حذف دلار نیمایی
سیاست حذف بدون برنامه ارز نیمایی باعث شد تقاضای ارزی بخشهای تولیدی و وارداتی مستقیماً به بازار آزاد منتقل شود و فشار مضاعفی به نرخ ارز وارد کند و اظهارات متناقض برخی مسئولان و تعیین کف قیمتی برای دلار، بهجای کنترل بازار، موجب تقویت جو روانی و افزایش سفتهبازی و عدم مدیریت انتظارات بازار شد و درنهایت این اقدام بدون توجه به تجربههای گذشته در دورههای مشابه که هرگونه تغییر در سیاستهای ارزی بدون آمادهسازی بازار، منجر به افزایش التهابات شده بود انجام شد، که در ادامه پیامدهای آن را بررسی خواهیم کرد.
افزایش نرخ ارز و فشار بر معیشت مردم:طبق گزارش دنیای اقتصاد، حذف ارز نیمایی باعث شد قیمت کالاهای اساسی مانند مواد غذایی و دارو، که پیشتر با ارز نیمایی وارد میشدند، بهشدت افزایش یابد.علاوه بر این، تعیین کف قیمتی برای دلار از سوی مسئولان، انتظارات تورمی را تشدید و سفتهبازی در بازار ارز را تقویت کرد.درواقع افزایش نرخ دلار در بازار آزاد از ۷۱ هزار تومان به بیش از ۹۱ هزار تومان نهتنها به تورم دامن زده، بلکه قدرت خرید مردم را نیز کاهش داده است.
تأثیر بر تولیدکنندگان داخلی: به گزارش ایسنا، تولیدکنندگانی که برای تأمین مواد اولیه به واردات متکی هستند، با افزایش هزینههای تولید مواجه شدند. این موضوع به کاهش حاشیه سود، افزایش قیمت محصولات نهایی و حتی تعطیلی برخی کارخانهها منجر شد.
تشدید انتظارات تورمی: به گفته تسنیم، جو روانی ناشی از اظهارات ضدونقیض مسئولان اقتصادی، نقش مهمی در التهابات بازار داشت.حذف ارز نیمایی بدون اعلام برنامه جایگزین، باعث شد بازار به سمت پیشبینی افزایش مداوم نرخ ارز حرکت کند.
کاهش اعتماد به سیاستهای اقتصادی: اظهارات متناقض مسئولان و وعدههای عملی نشده، اعتماد بازار و مردم به سیاستهای اقتصادی دولت را کاهش داده است.درواقع حذف نرخ ارز ترجیحی باعث ایجاد این تصور در بازار شد که بانک مرکزی توانایی کنترل نرخ ارز را ندارد. این موضوع به افزایش تقاضا برای دلار و طلا بهعنوان پناهگاه امن سرمایه دامن زد.
دادههای آماری، نظرات کارشناسان و تحلیلهای اقتصادی
برای درک بهتر تأثیرات سیاستهای ارزی، میتوان به دادههای آماری و نظرات کارشناسان مراجعه کرد:
دادههای آماری: بر اساس گزارش بانک مرکزی، ذخایر ارزی ایران در سال ۱۴۰۲ به حدود ۱۰۰ میلیارد دلار کاهشیافته است. نرخ تورم سالانه در سال ۱۴۰۲ به بیش از ۴۰ درصد رسیده است. نرخ دلار در بازار آزاد از ۷۱ هزار تومان در ابتدای سال به بیش از ۹۱ هزار تومان در پایان سال افزایشیافته است.
دکتر محسن رنانی، اقتصاددان: وی در مصاحبه با ایلنا بیان کرد که حذف دلار نیمایی یک گام ضروری برای کاهش فشار بر ذخایر ارزی بود. به گفته وی، این سیاست اگرچه در کوتاهمدت باعث افزایش نرخ ارز شد، اما در بلندمدت میتواند به ثبات بازار کمک کند.
دکتر فرهاد نیلی، اقتصاددان: در گفتوگو با دنیای اقتصاد: وی اظهار داشت که یکسانسازی نرخ ارز یک سیاست درست اما دیرهنگام بود. به گفته وی، دولت باید زیرساختهای لازم را قبل از اجرای این سیاست فراهم میکرد.
دکتر علی صالحآبادی، رئیسکل بانک مرکزی: وی در مصاحبه با خبرگزاری فارس تأکید کرد که سیاستهای ارزی بانک مرکزی باهدف کاهش شکاف بین نرخ رسمی و نرخ آزاد طراحیشده است. به گفته وی، این سیاستها در بلندمدت به ثبات اقتصادی منجر خواهد شد.
تحلیل موسسه مطالعات اقتصادی بامداد: این موسسه در گزارش اخیر خود اعلام کرد که حذف دلار نیمایی اگرچه در کوتاهمدت باعث افزایش نرخ ارز شد، اما در بلندمدت میتواند به کاهش شکاف بین نرخ رسمی و نرخ آزاد کمک کند.
تحلیل مرکز پژوهشهای مجلس: این مرکز در گزارش خود اعلام کرد که دولت باید قبل از حذف دلار نیمایی، زیرساختهای لازم را فراهم میکرد. به گفته این مرکز، عدم آمادگی بازار برای این تغییر، به افزایش نرخ ارز منجر شد.
آیا راهکار دیگری جز حذف ناگهانی ارز نیمایی وجود داشت؟
بله، به نظر میرسد پیش از حذف ارز نیمایی، بانک مرکزی میتوانست با اجرای چند اقدام پیشگیرانه، بازار را مدیریت کند. علی خضریان در انتقاد خود تلویحاً به این موضوع اشاره میکند که امکان مهار بازار ارز با روشهای جایگزین وجود داشت، بهویژه اگر اقدامات پیشگیرانهای پیش از حذف کامل ارز نیمایی صورت میگرفت. برخی از این اقدامات عبارت بودند از:
۱. حذف تدریجی و پلکانی ارز نیمایی: بهجای قطع ناگهانی، دولت میتوانست ارز نیمایی را بهصورت پلکانی حذف و از گروههای کماهمیتتر آغاز کند.
۲. ایجاد بازار توافقی و تقویت عرضه ارز: بانک مرکزی با همکاری صادرکنندگان میتوانست بازار توافقی ارز را تقویت کند تا عرضه کافی برای پوشش تقاضای واردکنندگان وجود داشته باشد.
۳. مدیریت انتظارات بازار با اطلاعرسانی شفاف: اظهارنظرهای هماهنگ و کارشناسی شده بهجای تعیین کف قیمتی، میتوانست جو روانی بازار را کنترل کند.
۴٫تثبیت کوتاهمدت قیمت با ورود هدفمند به بازار آزاد برای مهار انتظارات تورمی.
راهکارهای پیشنهادی و ارزیابی سیاستهای جایگزین
حذف دلار نیمایی تنها راهحل موجود نبود. سیاستهای جایگزین زیر میتوانستند به بهبود وضعیت کمک کنند:
تقویت زیرساختهای اقتصادی: قبل از حذف دلار نیمایی، بانک مرکزی میتوانست با تقویت زیرساختهای اقتصادی مانند افزایش ذخایر ارزی، بهبود نظام مالیاتی، و حمایت از تولید داخلی، زمینه را برای یکسانسازی نرخ ارز فراهم کند.
مدیریت انتظارات تورمی: بانک مرکزی میتوانست با ارائه یک برنامه بلندمدت و شفاف، انتظارات تورمی را مدیریت کند. این کار از طریق هماهنگی با سایر نهادهای اقتصادی و ارائه گزارشهای دقیق از وضعیت ارزی امکانپذیر بود.
استفاده از ابزارهای مالی غیر ارزی: بهجای حذف کامل دلار نیمایی، میتوان از ابزارهای مالی مانند اوراق قرضه ارزی یا صندوقهای سرمایهگذاری برای جذب نقدینگی استفاده کرد.
شفافسازی سیاستهای ارزی: بانک مرکزی باید با ارائه گزارشهای شفاف و دقیق، اعتماد بازار را جلب کند. این کار میتواند از طریق انتشار دادههای دقیق از ذخایر ارزی و برنامههای آینده انجام شود.
هماهنگی بین نهادهای اقتصادی: هماهنگی بین بانک مرکزی، وزارت اقتصاد، و سایر نهادهای اقتصادی برای اجرای سیاستهای همسو ضروری است.
حمایت از تولید داخلی: با حمایت از تولید داخلی و کاهش وابستگی به واردات، میتوان فشار بر بازار ارز را کاهش داد.
مدیریت انتظارات تورمی: بانک مرکزی باید با استفاده از ابزارهای ارتباطی و رسانهای، انتظارات تورمی را مدیریت کند.
پیشنهادهای کارشناسی برای اصلاح سیاست ارزی دولت
با توجه به نقدهای مطرحشده و بررسی کارشناسان اقتصادی، راهکارهای زیر برای اصلاح سیاست ارزی و کنترل بازار پیشنهاد میشود:
تثبیت بازار ارز با مداخله هوشمند بانک مرکزی: ورود هدفمند بانک مرکزی به بازار آزاد برای کنترل نوسانات شدید و جلوگیری از جهشهای هیجانی.
حمایت از تولیدکنندگان داخلی: ارائه تسهیلات ارزی به تولیدکنندگان و اختصاص خطوط اعتباری برای تأمین مواد اولیه وارداتی.
ایجاد بازار توافقی گسترده: راهاندازی بازار توافقی با مشارکت صادرکنندگان و واردکنندگان برای متعادلسازی عرضه و تقاضای ارز.
تقویت نظارت بر بازار: مقابله جدی با سوداگری ارزی و نظارت بر شرکتهای وارداتی برای جلوگیری از افزایش غیرمنطقی قیمتها.
نتیجهگیری
انتقاد از سیاست حذف ارز نیمایی، از منظر عدم آمادهسازی زیرساختها و اجرای بدون برنامه این سیاست، قابلتأمل است. مشکل اصلی نه در خود سیاست، بلکه در نحوه اجرای آن نهفته است. دولت اگرچه قصد داشت با این اقدام رانت ارزی را کاهش دهد، اما به دلیل نبود برنامههای تکمیلی و ناهماهنگی در اطلاعرسانی، نتیجهای معکوس گرفت.
اصلاح این وضعیت نیازمند رویکردی واقعبینانه، همدلانه و مبتنی بر همکاری دولت، مجلس و بخش خصوصی است. همچنین، مشورت با کارشناسان اقتصادی و استفاده از تجربههای موفق در مدیریت بازار ارز میتواند مسیر را برای بازگشت ثبات هموار سازد.
اما درواقع سیاست حذف دلار نیمایی بدون ایجاد زیرساختهای لازم و مدیریت انتظارات تورمی، به افزایش نرخ ارز و تشدید نابسامانیهای اقتصادی منجر شده است. برای بهبود وضعیت کنونی، بانک مرکزی باید با اتخاذ سیاستهای شفاف و هماهنگ، اعتماد بازار را جلب کند و از ابزارهای جایگزین برای مدیریت بازار ارز استفاده کند.
در پایان، گزارش تحلیلی ما نه از اصل اصلاح سیاستهای ارزی، بلکه از نحوه اجرای آن بدون زیرساخت و برنامهریزی مناسب است. امید است تیم اقتصادی دولت با بازنگری در سیاستهای ارزی، هرچه سریعتر ثبات را به بازار ارز بازگرداند و از کوچکتر شدن سفره مردم جلوگیری کند.